سلام دوست عزيز وبلاك خوبي دارين ولي عبارات كنايه آميز شما از اهميت مطلب شما ميكاهد چچرا كه در همه اديان الهي نماز و نيايش به درگاه حق تعالي به عنوان غذاي روحي و يك فعل معنوي براي پر كردن نيازهاي فراوان يك تنسام در مقابل حداي بينهايت خود طلب ميكند پس تكرار در نماز اعتياد نيست بلكه تامين غذاي روح است.
آيا تكرار حوردن غذا را اعتباد مبدانند يا پاسخ به نياز جسم؟
پس تكرار نماز لازمه پاسخ گويي به نياز روح است لذا اعتياد نيست.
نماز عادتي برده وار نيست، بلكه عبادتي است از روي شناخت و آگاهي كامل كه يك انسان بسيار كوچك در مقابل عظمت بينهايت بزرگ قرار گرفته است، كه يسان يك نقطه نوراني در مقايل يك خورشيد.
نقطه نوراني شان خود را دارد و خورشيد جايگاه خويش و هميشه نقطه به حورشيد محتاج.
و خورشيد از روي كرامت رافت و رحمت همواره ميتاباند و ايم نقطه است كه بايد بعنوان ظرف دريافت كند و بهره گيرد پس او ارباب نيست كه اين برده باشد، بلكه او همواره بخشنده است و ما دريافت كننده.
و نماز ما در مثل، مثل ديش است به ماهواره، كه بايد دائم خود را با او تنظيم كند تا بتواند از او دريافت نمايد، آيا چنين دريافتي برده داري است با انتخابي كاملا آگاهانه؟؟؟؟
موفق باشيد تا بعد...