با درود
بارها واژه های «دانشمندان اسلامی» یا «معماری اسلامی» را شنیده اید.
چندی از بچه ها با پافشاری های زیاد اصرار داشتند که با نگاهی به تعداد دانشمندان پس از اسلام می توان به برتر بودن این دین پی برد، هرچند بی ربط است اما لازم دیدم توضیحی داشته باشم:
1- در زمان باستان کتاب به گونه امروز وجود نداشت که آن هم بخواهد به معرفی و زندگینامه افراد بپردازد تا ما امروزه از وجود افراد دانشمند زمان پیش از اسلام باخبر بشویم.
2- دین و آیین و اعتقاد زرتشت هیچ گاه این اجازه را به افراد نمی داد تا کتابی را به خود اختصاص داده و بجای معرفی علم و دانش به معرفی یک شخص هرچند مفید بپردازد، بنابراین در کتابهای باقی مانده اثری از معرفی دانشمندان گذشته دیده نمی شود.
3- آیا با این همه هنری که در آثار و صنایع مختلف زمان ایران قبل از اسلام باقی مانده، باز هم این نتیجه را گرفت که در ایران آن زمان دانشمندی وجود نداشته؟
4- آیا کسی جرات این ادعا را دارد که بگوید اگر اسلام نبود بوعلی سینا و رازی و خیام و... بوجود نمیامدند؟
5- واژه «معماری اسلامی» به طور کل نادرست است. بجای آن می بایست از واژه «معماری ایرانی پس از اسلام» نام برد.
در پایان منظور نهایی من این است که همه اینها افتخارات ایرانیان است که در هر دوره هنر و استعداد خود را به اجرا درمیاورند. اگر این طور نیست چرا در کشورهای اسلامی دیگر چنین هنرهای معماری یا دانشمندان جهانی یا حتی تسلط به انرژی هسته ای بوجود نمی آید؟
بدرود