"این دو پدیده ی همزادی که در آغاز آفرینش به صورت دو نیروی متضاد در اندیشه و گفتار و کردار ظهور نمودند یک نیکی است و دیگری بدی. انسان دانا از میان این دو ، نیکی را بر گزیند ولی شخص نادان چنین نخواهد کرد."
(گاتها 30 بند 3)
اشوزرتشت در فلسفه ی پیام خود به دو گوهر همزاد ولی متضاد اشاره دارد که در نظم هستی نقش دارند. اثر این دو گوهر، نیرویی است که در کوچکترین ذره ها به صورت مثبت و منفی در پروتون و الکترون وجود دارد و در همه جای هستی حتی کهکشان به گونه ی کشش و رانش و یا دو نیروی ناهمگون اثر می گذارد. بنا به تعالیم آیین مزدیسنا، در اندیشه ی هر کس از هنگام تولد دو نیروی متضاد بوجود می آید که پایه و اساس آفرینش اندیشه ی انسان بر آن ها قرار گرفته. این دو نیرو، خوبی و بدی یا سپَنتامَینو و اَنگرَه مَینو هستند.
این دو گوهر یا پدیده در اندیشه اند و ناسازگاری و وارونگی، راستی و ناراستی، پدیدآرندگی و تباهکاری، افزایندگی و کاهندگی، روشنی و تیرگی، دوستداری و دشمنی، هستی و نیستی، سامان و بی سامان، دل آزردگی و دلگرمی، در این جهان و در اندیشه ی آدمی به نام دو گوهر یا دو مینوی که نخستین سپَنتامَینو یعنی روشن روان و دیگری اَنگرَه مَینو یعنی تیره روان شناسانده شده است. این دو نیز با روان با هم، همزاد و توامان و برادر دوقلو هستند.
در این میان اگر قدرت سپَنتامَینو در اندیشه ی انسان فزونی یا بد انسان را به سوی خوشبختی و کامیابی و اگر اندیشه، راه اَنگرَه مَینو را در پیش بگیرد، بعکس آدمی به سوی ناراحتی و بدبختی خواهد رفت و بنا به عقیده ی ما در هر دو جهان ناکام خواهد شد. این نگاه اشتباهاً به دوگانه پرستی تعبیر شده است در حالیکه دو گانه پرستی یعنی پرستش دو خدای متضاد. مثل خدای توانایی و خدای ناتوانی، خدای دارایی و خدای بی نوایی، خدای تندرستی و خدای بیماری و ... . اعتقاد درست بر این است که اهورامزدا همه ی جهان را از جمله انسان را آفریده و به انسان قدرت اندیشه داده و این اندیشه می تواند دو راه را در زندگی برگزیند. راه خوبی یا سپَنتامَینو و راه بدی یا اَنگرَه مَینو. اهورا مزدا خدای خوبی و اهریمن خدای بدی نیستند. زیرا هیچ گاه برای اهریمن نماز و نیایشی انجام نمی شود. و پیوسته شکستش آرزو می شود. اهورامزدا خالق اندیشه ی انسانهاست و سپَنتامَینو و اَنگرَه مَینو (اهریمن) زاییده ی اندیشه و کردار انسانها هستند.