سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دین جوان
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: مهرداد شایگان 

   تاریخ زرتشتیان با پیدایش اشوزرتشت آغاز می شود . در دوران پادشاهی گشتاسب کیانی زرتشتیان افزایش می یابند . در دوران هخامنشی ،بیشتر پادشاهان و مردمان زرتشتی بودند بدون آن که آیین زرتشت  دین  رسمی باشد .  ساسانیان دین زرتشتی را دین  رسمی کشوراعلام نمودند . دین وحکومت  هستند که می توانند به یکدیگر نیرو دهند . ولی تاریخ نشان می دهد که هر زمان دین سالاران با کشورمداران یکی شده اند، دین تحریف و حکومت فاسد شده است . 

   در دوران  هخامنشی  ، که دین رسمی وجود نداشت و پادشاهان به سایر  دین ها احترام می گذاشتند ، ایران زمین مهد آزادی اندیشه بود و آفریننده حقوق بشر شد. در دوران ساسانیان که دین و حکومت یکی شد ، دین در خدمت سیاست درآمد و خرابی دین و حکومت هر دو را باعث گردید ! 

   در سده هفتم ،  تازیان بر ایران چیره شدند ، گروهی از  زرتشتیان ،  زیر فشار تازیان و تعصب ایرانیان تازه مسلمان ، ترک دین کردند و گروهی ، در سده نهم به هندوستان مهاجرت  نمودند تا در  محیطی آزاد  ، فرهنگ دینی  خود را  پاسداری کنند و به  آیندگان بسپارند  . گروهی از  زرتشتیان که در  ایران مانده بودند ، آتش عشق به  دین بهی را در کانون سینه و خانواده خود گرم و پر فروغ نگاهداشتند . 

   یورش  سخت تر  در دوران  استیلای مغول  و مغولان  به زرتشتیان ،  کلیمیان ،  مسیحیان و مسلمانان  وارد آمد .  بسیاری کشته شدند و گروهی به نقاط دور دست پناه بردند تا از ستم و تهدید مغولان درامان بمانند . 

   در زمان صفویان که اسلام دین  رسمی ایران شد ، فشار به غیرمسلما نان  شدت گرفت، این وضع تاسف بار در زمان قاجار هم ادامه داشت .  در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ، پارسیان هند که از بیداد و فشار وارده به همکیشان خود در ایران آگاهی یافتند ، نماینده عالی رتبه به نام مانکجی لیمنجی  هاتریا  را به ایران فرستادند .  او نزد شاه شکایت  برد و با پشتیبانی حکومت هند ( امپراطوری انگلیس ) موفق شد ، از آن فشارها تا حد زیادی بکاهد . از روی نامه های مبادله شده بین  مانکجی و ناصر الدین شاه که امروز موجود است ، فشار و تبعیض ظالمانه نسبت به زرتشتیان از جمله شامل موارد زیر بود : 

·            زرتشتیان  مجبور  بودند  علامت  مشخصه ای  روی  لباس خود بزنند تا از  مسلمانان تمیز داده شوند (همانند  یهودیان در آلمان نازی ) 

·            زرتشتیان در موقع خرید ، حق  نداشتند به اجناس مورد نظر و به ویژه به اغذ یه و میوه دست بزنند. زیرا به عقیده مسلمانان آن مواد ، نجس می شد ! 

·            زرتشتیان حق نداشتند در برابر مذهبیون ، سوارچهارپا بمانند و یا در بازار سواره حرکت کنند . ( در آن زمان وسیله نقلیه معمولیچاهارپا بود ) 

·            زرتشتیان روزهای بارانی نمی بایست بیرون بروند که مبادا خیابان آلوده شود. 

·            اگر جوانی زرتشتی مسلمان می شد، برادران و خوهران او ، از ارث والدینشان  محروم می شدند و همه  ارث ، به جوان تازه  مسلمان  شده  می رسید ( این کار  نسبت به یهودیان هم انجام می شد و وسیله ای بود برای ترغیب و اجبار زرتشتیان  و یهودیان به پذیرفتن مذهبی دیگر ) 

·            هنگامی که یک نفر زرتشتی به دست یک نفر مسلمان کشته می شد ،مسلمانِ قاتل قصاص نمی شد و تنها می بایست خون بها ( دیه )  به وارث مقتول زرتشتی  بپردازد و به این ترتیب مسلمانان از ریختن خون زرتشتیان ترس نداشتند .

   با پا در میانی مانکجی و پشتیبانی دولت هند ِ انگلیس ، ناصرالدین شاه دستور داد تا پاره ای از این موارد اصلاح شود و از فشار و بیداد کاسته گردد . در جریان انقلاب مشروطیت ایران که منجر به پدید آمدن قانون اساسی 1906 شد ، گروهی از زرتشتیان به مشروطه طلبان یاری دادند . 

   اردشیر جی ریپورتر سومین نماینده پارسیان در ایران که استاد مدرسه علوم سیاسی هم بود در آموزش اصول دموکراسی وآزادی به دانشجویان وهمراهی بامشروطه طلبان و رجال  آزادی خواه  ایران ، موثر بود .  زرتشتیان چند  تن کشته دادند و  سر انجام توفیق یافتند در مجلس شورای ملی کرسی برای زرتشتیان و سایر اقلیت های مذهبی تأمین نمایند . 

   امروز: از سال 1950 عده ای از پارسیان هند ، در طلب زندگی بهتر و فرصت های فرهنگی و اقتصادی امیدبخش تر ، به اروپا و آمریکا آمدند . پس از انقلاب 1979 ایران هم  عده ای از زرتشتیان ایران به امریکا ، اروپا ، کانادا ، استرالیا و دیگر کشورها مهاجرت کردند . در حال حاضر، زرتشتیان مقیم این قاره ها اجتماعات و انجمن هایی برای حفظ سنت های فرهنگی و مذهبی خود  تشکیل  داده اند . در آمریکا  ، کانادا  و  استرالیا به همت  و سرمایه  ایرانی  زرتشتی  رستم گیو  در ده مل ،  مراکز زرتشتی  « دَرِ مِهْر » ساخته و بر پا شده است  و خدمت بزرگی  به یگانگی و بقای فرهنگ زرتشتی در خارج از ایران و هند انجام داده است . 

   در هندوستان زرتشتیان با نام پارسی، از پیشگامان و بنیاد گزاران صنعت ، تجارت ، بانکداری ، کشتی سازی ، بیمارستان های مدرن و مدارس عالی هستند . هواپیمایی تجارتی هند ( ایرایندیا ) ،  نخستین کارخانه ذوب آهن در جمشید پور ،  نخستین شرکت کشتی سازی هند ، و نخستین کارخانه نساجی هند متعلق به پارسیان است. عده ای از نخبه ترین ، قضات ، سفیران ، مدیران ، پژوهشگران و افسران هند پارسی بوده و هستند . 

   پدر انرژی اتمی هند یکنفر پارسی است . فرماندهان نیروهای مختلف هند، از پارسیان بودند و تنها مارشال هند و فاتح  جنگ  هند و پاکستان، یک تن پارسی است . در پاکستان هم زرتشتیان به مقام وزارت و سفارت رسیده اند . 

   در ایران نیز زرتشتیان با وجود کمی عده ، در دوران پهلوی، در آبادانی و سازندگی ایران سهم مهمی به عهده گرفتند . نخستین بانکدار مدرن، موسس آبیاری نوین و پدر شهرسازی نوین در ایران زرتشتی بودند . در شماری از شهرها ، زرتشتیان اولین کارخانه  برق و تلفن را  دایر کردند .  مدارس  زرتشتیان در تهران ،  یزد وکرمان از برجسته ترین مدارس بوده و زمانی تعداد  مدارس زرتشتیان در یزد از شمار مدارس دولتی ، بیشتر بود . 

   سهم زرتشتیان در فرهنگ و بهداشت ایران –  به نسبت جمعیت – بر اکثریت فزونی داشت .  در بین  زرتشتیان  ایران  بی سواد وجود نداشت و زرتشتیان  –  به نسبت  جمعیت – بیشترین شمار پزشک ، مهندس و استاد دانشگاه را به میهن خود ایران  دادند .  نخستین غیر مسلمانان  ایرانی که به  مقام معاونت  نخست وزیری ، معاونت وزارت ، سپهبدی و ریاست دانشگاهی رسیدند ، زرتشتی بودند . 

   در  امریکا و کانادا  عده ای از  زرتشتیان و  پارسیان در  دانشگاه های  معتبر به کار آموزش و پژوهش ، سرگرمند و یکی از رهبرهای بزرگ ارکستر فیلار مونیک امریکا   پارسی است . با وجود ویژگی های  اخلاقی ،  اجتماعی و قومی مشترک زرتشتیان در اجتماع  پارسیان هند و  زرتشتیان  ایران – که سازندگی ، کوشش ، پرکاری ،  ابتکار درستی و دهشمندی ، از جمله آن هاست – بیشتر خارجی هایی که درباره پارسیان گزارش داده اند ،  فکرشان متوجه ثروت و دهشمندی آنان بوده و روش دخمه و احترام به آتش را هم  هیجان آمیز دانسته اند .  ولی به سایر توفیقات و برجستگی های زرتشتیان کمتر اشاره کرده اند. 

   مثلاً کمتر کسی در خارج از هند و ایران از سهمی که پارسیان در تحصیل استقلال هند داشته اند و یا سهم زرتشتیان در انقلاب مشروطیت ایران آگاه است .سه رئیس کنگره هند ،درنخستین بیست ساله مبارزه آزادی طلبانه بر علیه امپراطوری انگلستان،  پارسی بودند . پارسیان دوش به دوش گاندی ، نهرو و سایر رهبران هند ، برای آزادی آن کشور مبارزه کردند . نخستین کس در انگلستان به نمایندگی مجلس عوام انتخاب شد ( از حزب لیبرال ) یک تن پارسی بود. در انقلاب مشروطه ایران زرتشتیان فعال بودند و کشته دادند ! 

   موفقیت های زرتشتیان ، انعکاس معتقدات و باورهای آنان در الگوهای  رفتاریشان است . وفاداری ، درستی ، پرکاری ، شجاعت و سازندگی اجزاء تفکیک ناپذیر تعالیم زرتشت است . 

   پرفسور جکسن استاد دانشگاه کلمبیا ، درباره ایرانیان باستان ( زرتشتی ) می نویسد :  ایرانیان تحت  باورهای دینی شان  ،  دارای  فروزه هایی  هستند که در سازندگی  کوشش و ارزش های علمی جلوه گر می شود . 

   بدون شک ، زرتشتیان امروز نیز از همان ویژگی ها بهره دارند . بررسی درباره این که چرا و چگونه زرتشتیان در هر کجا بوده هستند ،توانسته اند تا این اندازه موفق باشند ، پژوهشگر را به بررسی درباره خصوصیات دینی زرتشت می رساند .ارتباط بین باورهای عقیدتی و الگوهای رفتاری غیر قابل انکار است . اندیشه ، گفتار و کردار زرتشتیان نیز از آبشخور عقیدتی آنان سیراب شده و شکل می گیرد . چنین تحقیقی بینش بیشتر درباره راز بقای قوم زرتشتی را در طول دست کم چهل قرن به دست می دهد . 

   از مسایلی که پس از مهاجرت های سی سال اخیر ، فکر رهبران زرتشتی را به خود معطوف داشته است ، مسأله بقا است . در ارتباط با این مسأله ، موضوعاتی از قبیل پذیرش به دین به صورت حاد مطرح است . برای زرتشتیان نگرانی  « بقا  »  نباید وجود  داشته باشد به  شرط آنکه طبق  اصول گات ها عمل کنند . در گات ها ، پذیرش دین یک امر شخصی است و مبنی بر اختیار  است . هر کس می تواند با رایزنی اندیشه نیک و پذیرش اشا به دین زرتشتی در آید . قبول عقیده ی خاص ، تأیید دیگری را نمی خواهد . بنابراین هر کس می تواند  اگر بخواهد و اگر راه اشا را انتخاب کند ، زرتشتی باشد . 

   پذیرش فرد زرتشتی شده در داخل انجمن های زرتشتی ، یک امر اجتماعی و مربوط به کسانی است که آن انجمن ها را تشکیل داده و با رأی اکثریت اعضاء ، آن را اداره  می کنند . پس اگر تازه زرتشتی شده ای را انجمنی نپذیرد ، در زرتشتی بودن آن فرد تأثیری نمی کند . او زرتشتی است . تازه زرتشتیان می توانند برای خودشان انجمنی درست کنند . در بعضی از شهرهای امریکا ، دو یا سه انجمن زرتشتی ، تشکیل شده است . تعداد انجمن ها ، اگر به وحدت و یگانگی زرتشتیان زیان وارد کند ، قابل قبول نیست . 

   همه زرتشتیان و همه  کسانی که به گات ها  باورهای زرتشتی وفا دارند ، باید به گفته گات ها در انجمن برادری و دوستی با هم همکاری کنند . داوطلب پذیرش دین ، باید با قبول معنویت دین ، طالب آن باشد نه این که به خاطر جلب منفعت مادی ویا به خاطر ازدواج و مانند آن زرتشتی شود . قبول معنویت اصل است . 

   فردا: دین زرتشتی دینی است که با پیشرفت و نوگرایی ( مدرنیسم ) سازگار است . مقررات و قواعد دست و پاگیر و قهقرایی ، در دین نیست . دین زرتشتی دین جهانی است در دین زرتشت ، امریا نهی غالباً کلی است نه موردی .دستور رعایت سلامت و بهداشت تن و روان کلی است . مسائل موردی ، مثل روزه گرفتن از طلوع تا غروب آفتاب ( که از لحاظ عملی در بعضی نقاط  جغرافیایی مثلاً  قطب شمال یا جنوب ایجاد اشکال می کند )  در دین زرتشتی نیست. در عین حال سنت زرتشتی بر این است که زرتشتیان در ماه دست کم زرتشتی چهار روز گوشت نمی خورند . بعضی هم اساساً سبزیخوارند . این خوبی دین است . همان گونه که  می دانیم   روزه گرفتن  از طلوع تا غروب  آفتاب در نقاطی مثل قطب شمال یا جنوب ایجاد اشکال می کند . یا الزام به خوردن گوشت حیوانی که به ترتیب خاص ذبح شده باشد ممکن است از جهت علمی قابل توجیه نباشد و فقط یک سنت مذهبی باشد . 

   تعطیل یک روز معین در هفته ( روزی که به باور پیروان مذهبی ، خدا استراحت کرد و ممکن است در کشورها جمعه ، شنبه یا یکشنبه باشد ) در دین زرتشتی نیست . بنابر این ، زرتشتیان در هر کشوری باشند ، می توانند به اقتضای وضع آن کشور، یکی از این روزها را تعطیل کنند بدون آن که بر خلاف مذهبشان کاری کرده باشند

   مسأله آدم وحوا در دین زرتشتی نیست . بنابراین ، جنگی بین طرفداران نظریه تکامل و طرفداران نظریه خلقت پیش نمی آید . 

   مسأله پرداخت مبلغ معینی به عناوین دینی به روحانیان ، یا هیچ مرجعی حکم نشده است . بنابراین ، زرتشتیان در هر کشوری ، با رعایت تصمیمات اقتصادی دولت که با توجه به الزامات تورم و توسعه گرفته می شود ، مالیات خود را می پردازند بدون آن که  از مقررات دینی عدول کرده باشند و رعایت نظامات محیط زیست وحقوق بشر ، تساوی  حقوق زن و مرد و عدم تبعیض مبنی بر نژاد و رنگ برای زرتشتیان ممکن است ، زیرا  با اصول کلی گات ها سازگار است . 

   در کتاب  مقدس زرتشتیان راجع به  حقوق زن و یا  سهم الارث  او و فرزندان و مانند این ها ، احکامی وجود ندارد که عمل بر خلاف آنها ، مغایر دین باشد . بالاخره وفاداری نسبت به حکومت قانونی و دادگستر ، جزو سنت مذهبی زرتشتی است و مسایل مربوط به حکومت پیروان مذهب خاص بر اساس مذاهب پیش نمی آید .این قابلیت تطبیق با رعایت اصول کلی دین ، یکی از اسرار بقای جامعه زرتشتی است . 

   مشکل فوری زرتشتیان مهاجر ، قبول یا عدم قبول دیگران به دین نیست ، بلکه اطلاع خود زرتشتیان از ارزش های معنوی ، اخلاقی و اجتماعی زرتشتی است . مشکل فوری آزادی از خرافات و تحریفات دینی است که در طول زمان و در ارتباط با سایر ادیان و ایدئولوژی ها وارد دین زرتشتی شده است . زرتشتیان مهاجر باید با دانش دین مجهز شوند تا از روی ناآگاهی ، پیرو ادیان و ایدئولوژی های دیگر نشوند . با این ترتیب ، نگرانی نسبت به بقای زرتشتیان نخواهد بود . در مورد تشریفات دینی ، پاره ای از تشریفات دست وپاگیر و خرافاتی که وارد سنت شده است ، باید کنار گذارده شود و یا با شرط روز تطبیق داده شود . 

   ولی مقررات و تشریفاتی هم وجود دارد که از لحاظ بقا و همبستگی زرتشتیان ، نهایت اهمیت را دارد و بی اعتنایی به آن ها متضمن تضعیف یگانگی در جامعه می شود . از آن جمله است ، مراسم سدره پوشی ، حفظ گهنبار ، و برپا داشتن جشن های مذهبی وملی . این مراسم زیبای شادی آفرین قسمتی از هویت ملی و مذهبی زرتشتیان است . حفظ گاهنمای ملی و دینی در کشورهای مقیم ، پیروی از تقویم و تاریخ دولتی و در عین حال به یاد داشتن تقویم ملی ، امکان پذیر است . همچنین ، آموزش زبان و ادب فارسی به جوانان تا آنجا که امکانات اجازه دهد ، از اسرار بقا و پایداری جامعه زرتشتی خواهد بود . 

   باشد که نسل جوان زرتشتی ،  وارث  فرهنگ کهن  و ارزشمند مذهبی  ایرانی بتواند مشعل پر فروغ دین را نگهداری کند و روشن تر به نسل آینده بسپارد . 

   باشد که با رایزنی منش نیک ( وهومن ) ، پیمودن راستی و داد ( اشا ) ، به کار بردن مهر و ایثار ( آرمیتی ) ، از چنان نیروی اهورایی ( خشترا ) ،  برخوردار شوند که  به رسایی ( هَائروَتات ) رسند و جاودان ( اَمرتات ) دست یابند .

 جاوید مزدیسنا

بر گرفته شده از سایت ارزشمند یتااهو


گفتار نیک()

نویسنده: مهرداد شایگان 

   جشن شب یلدا یک جشن کاملا زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند .یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقه ای بسیار دراز داشته و مربوط می شود به ایزد مهر .این جشن که یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند .چله بزرگ از یکمین روز دی ماه جشن خرم روز تا دهم بهمن که جشن سده است به طول می انجامد و آنرا چله بزرگ می نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است آنگاه چله کوچک فرا میرسد که از دهم بهمن تا بیستم اسفند به طول می انجامد و سرما کم کم کاسته می شود .چله اول که اولین روز زمستان و یا نخستین شب آن می باشد تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر می باشد زیرا مردم دوره های گذشته که پایه زندگیشان بر کشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضاد های طبیعت خو داشتند و بر اثر تجربه و گذشت  زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار  ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتشان را بر اساس آن تنظیم می کردند و بتدریج دریافتند که کوتاهترین روزها  آخرین روز پاییز یعنی سی ام آذر و بلندترین شبها شب اول زمستان است اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب ها کوتاهتر می شود .  اقوام قدیم  آریایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان می گرفتند خصوصا ژرمن ها که این ماه را به خدای آفتاب نسبت می دهند و زیاد هم بی تناسب نیست چرا که آغاز زمستان مثل تولد خورشید است که از آن روز در نصف کره شمالی رو به افزایش و ارتفاع و درخشندگی می گذارد و هر روز قوی تر می شود.در این شب آتش بر می افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و هم چنان که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد .چون تاریکی فرا می رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می بردند . در شب یلدا یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می شدند و جهت رفع این نحوست آتش می افروختند و خوان ویژه مانند سفره ای که عید نوروز تهیه می کنند اما محتویات آن متفاوت است  می گستراندند و هر آنچه میوه تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند . این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند . و میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پر برکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ  و نور و آتش می گذراندندتا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد .سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.در ادبیات پارسی نیز شعرا زلف یار و همچنین روزهای هجران را از حیث سیاهی و درازی بدان تشبیه می کنند

روز رویش چو بر انداخت نقاب از سر زلف           گویی از روز قیامت شب یلدا بر خاست

بر آی ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد          که بگرفت این شب یلدا ملال از پر و نیم

نظر به  روی  تو  هر  بامداد   نوروزیست            شب فراق تو هر گه که هست یلدا ایست

   امروز هم ایرانیان در سراسر جهان این جشن زیبا را در کنار یکدیگر برگزار می کنند و به خواندن شاهنامه و گرفتن فال حافظ می پردازند .شب چله بر تمامی دوستان و هم میهنان عزیز فرخنده باد .همیشه شاد باشید و اهورایی. پاینده ایران


گفتار نیک()

نویسنده: مهرداد شایگان 

     می‌دانیم که اثبات گردش زمین بدور خورشید که ناقض نظریه «زمین‌مرکزی» پیشینیان بوده، به یوهانس کپلر (سده هفدهم میلادی) منسوب است. اما پیش از او گالیله و کوپرنیک (هر دو در سده شانزدهم) به فرضیه خورشید مرکزی اعتقاد داشته، اما موفق به اثبات آن نمی‌شوند. در نتیجه افتخار اثبات ریاضی این پدیده از آنِ کپلر است. کوپرنیک در کتاب «درباره گردش افلاک آسمانی» صادقانه بیان می‌کند که تحت تأثیر افکار «ابن شاطر» قرار داشته است.

      منابع موجود ایرانی نشان‌دهنده این است که هر چند ایرانیان موفق به اثبات حرکت زمین نشده بودند (و یا دستکم منابعی در این زمینه در اختیار ما نیست)؛ اما گروهی از دانشمندان ایرانی بر چنین نظریه‌ای اعتقاد داشته‌اند که در واقع خورشید ثابت بوده و زمین بر گرد آن در چرخش است. یکی از شواهد مکتوب، کتاب «اعلاق‌النفیسه» نوشته ابن‌رسته اصفهانی (قرن سوم هجری/ نهم میلادی) است که تنها یک جلد از هفت جلد آن باقی مانده است. (این کتاب با ترجمه دکتر حسین قره‌چانلو توسط انتشارات امیرکبیر، و همچنین توسط کراچوفسکی و دیگران به زبان‌های دیگر منتشر شده است.) ابن‌رسته، هفتصد سال پیش از کوپرنیک مجموعه‌ای از نظریه‌های دانشمندان ایرانی را گرد آورده است که برخی از آنان قائل بر یک یا دو حرکت وضعی و انتقالی زمین بوده‌اند.

ادامه مطلب...

گفتار نیک()

نویسنده: مهرداد شایگان 

 

موارد جالب توجه در این سریال

1. بسیار عامه پسند ، با آمار تماشای شاید بیش از 85% از مردم ایران

2. بسیار حساب شده برای تاثیر گذاری فرهنگی و اعتقادی برای مردم

3. استفاده از شگردهای مهندسی فرهنگی برای جهت دادن به طرز تفکر عامه مردم

4. استفاده از شگردهای گوناگون احساسی

و 5. که بسیار جالب بود و تا کنون به این صراحت از صدا و سیما ندیده بودم،

تا اکنون از هنگامی که به یاد دارم حتی نام گاتاها و اوستا را به روشنی از این رسانه ملی نشنیده بودم

تا اینکه در این سریال به شدت عامه پسند در جریان یک داستان معنوی و پزشکی و شاید اندازه ای هم احساسی ناگهان

این دو نام یعنی اوستا و گاتاها را شنیدم ، من منتظر شنیدن هر چیزی بودم غیر این دو، آخر هیچ ربط و پیوندی به موضوع داستان نداشت.

سپس هنگامی که ادامه داستان را دیدم خیالم راحت شد که،نه بابا رسانه ملی داره به همان وظیفه ملی که بر عهده اش گذاشته اند عمل میکند ، یعنی تخریب احساسات میهن دوستی و میهن پرستی یا اگر کوتاه بگویم رواج اندیشه های ضد ایرانی.

سپس کمی اندیشیدم ، دیدم بندگان خدا حق دارند آخر ترک عادت موجب مرض است.

زیرا آنها سالهاست که دارند این کار را می کنند و اگر نکنند و یا نگویند موجب شگفتی است.

اکنون کمی در مورد هجویات گفته شده در این 3ریال !!!!(( از دید من ا ریال هم نمی ارزد))

دخترک مانند فرشته ها از در هم آمیختن زبان فارسی با عربی دفاع می کند.

موجود شیطانی (( آقا الیاس ،که خدا پدر نویسنده را بیامرزد که نام جمشید،کورش،داریوش و یا سیاوش را روی او نگذاشت)) از زبان ملی و اوستایی دفاع میکند.

دخترک فرشته روی می گوید زبان فارسی با زبان عربی پر بار شده و باید زبان پویا باشد

موجود شیطانی ، آقا الیاس می گوید : گفته اند زبان و خط اوستایی جزو کامل ترینها است

فرشته روی زمین میگوید: کاملا برعکس ، این را آن کسانی می گویند که با زبان و خط عربی دشمنی دارند

آقای دکتر هم که تحت تاثیر الیاس شیطونه کمکم مغرور شده از شیطان طرفداری می کنه

اکنون یکی به این نویسنده بی سواد و جیره بگیر نیست که بگه

آخر آدم خود باخته:

اگر گفته اند خط و زبان اوستایی جزو کامل ترینها در جهان است را که ایرانی ها نگفته اند، همان هایی گفته اند که تمام زندگیشان را برای شناخت تمدن ایران گذاشته اند

اگر کسی از زبان مادری و فرهنگ کشور مادریش دفاع می کند دلیل دشمنی با کسی یا چیزی نیست.

اگر آمیخته شدن زبان فارسی با زبان عربی خوب است ، پس درآمیختن آن با دیگر زبان ها هم خوب است و موجب پویایی آن می شود و دیگر پیامک یا رایانه یا دورگو یا دور نویس نیز بی معنی است.

و

پاینده ایران و ایرانی (( از آدمهایش گرفته تا نامها ، جشنها،مراسمها و درخت و جنگل و جانورانش))

نابود باد ایران ستیزان و خود باختگان

برای آگاهی بیشتر روی من کلیک کنید


گفتار نیک()

نویسنده: مهرداد شایگان 

 بسیاری از شما جوانان ایرانی و ایراندوست نمای بالا را دیده اید؟ در مورد این حلقه چقدر می دانید؟

    در زمان ایران باستان، ایرانیان از این حلقه برای بستن پیمان با یکدیگر استفاده می کردند. دو نفر این حلقه را با دست چپ خود می گرفتند و با هم، قراری می گذاشتند تا به آن پایبند باشند. البته این نمای حلقه از جنس طلاست و در دربار پادشاهان استفاده می شد. خوشبختانه تعدادی از این حلقه در موزه ایران و دیگر موزه های جهان موجود است.

نکته مهم و جالب در مورد این حلقه این است که ثابت می کند حلقه ازدواجی که امروزه همه ی مردم جهان در هنگام عقد ازدواج بر انگشت دست چپ خود می کنند ریشه در فرهنگ کهن ایرانیان دارد.

 


گفتار نیک()

نویسنده: مهرداد شایگان 

   بسیاری از ایرانیان این آرم را دیده و با آن آشنا هستند‍، ولی با معنی و مفهوم آن آشنا نیستند.

در اینجا به نقد و تفسیر آن می پردازیم

      با آثار و مدارک گرانبهایی که در بسیاری از نقاط ایران زمین هنوز موجود است، به جرأت می توان ایرانیان را از اولین گرافیست هایی نامید که از طرح ها و نمادهایی با معنا و مفهوم گرافیک حرفه ای و مدرن امروزی بهره می بردند.

    یکی از اولین این آرم ها (به معنای امروزی) نماد (Fravahar) یا آرم زرتشتیان می باشد. در اینجا به نقد و تفسیر این آرم می پردازیم:

 

·                     نیمه بالایی این موجود یک انسان است؛ پیرمردی به معنای پخته بودن، تجربه، کهن، راست قامت و پیر معلم.

·                     جهت نگاه پیرمرد به سمت راست است (اگر به طور معمول بالا را «شمال» فرض کنیم، سمت راست «خاور» می شود) جایی که خورشید طلوع می کند و منبع نور و روشنایی و دانش است؛ پشت به سوی تاریکی و نادانی.

·                     دست راستش را به معنای عبادت و دعا به سمت آسمان بلند کرده.

·                     در دست چپش حلقه عهد با اهورامزدا قرار دارد و نشان موظف بودن به پیمان با خداست. (در قدیم زمانی که دو نفر با هم پیمانی می بستند، این حلقه را با دست چپ خود می گرفتند؛ کاری که امروزه همه جهانیان در هنگام عقد ازدواج حلقه یی را بر انگشت دست چپ خود می کنند).

·                     وجود دو بال به معنای پرواز به سوی آسمان و صعود به قله های مینوی است. بال به معنای نیروهای مثبت است که اگر انسان از آنها بهره بگیرد می تواند صعود کند.

·                     هر بال از سه ردیف پر تشکیل شده که درجه بندی نکات مثبت است: هومت – هوخت – هورشت (پندار نیک – گفتار نیک – کردار نیک). با این نکات مثبت است که انسان می تواند به اوج برسد.

·                     حلقه میان تنه به معنای کره خاکی (ایرانیان آن زمان به گرد بودن کره زمین واقف بودند) و گردش روزگار است؛ و همچنین یک دوره عمر انسان که می بایست طی شود.

·                     دم این پرنده نیز از سه ردیف پَر تشکیل شده که درجه بندی نکات منفی است: دژمت – دژوخت – دژورشت (پندار بد – گفتار بد – کردار بد). انسان با نکات منفی به دنیا می آید، ولی یک انسان الگو می بایست تمامی نیرو های منفی را مهار کرده و تحت کنترل خود بگیرد تا همانند یک دم پرنده برای پرواز از آنها استفاده کند (یک پرنده بدون دم نمی تواند پرواز کند!).

·                     دو نوار دو طرف نماد به معنای دو نیروی سپنتا مینو (مثبت) و انگره مینو (منفی) که همواره انسان با این دو قطب به دنیا می آید و میان این دو قطب درگیر است.


گفتار نیک()

<      1   2   3   4      
لیست همه یادداشت های این وبلاگ
پیرهریشت
مراسم نوروزی
هفت سین
موسیقی زرتشت
به نام اهورا مزدا
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
291416 :همه بازدیدها
38 :بازدید امروز
3 :بازدید دیروز
درباره خودم
دین جوان
مدیر وبلاگ : مهرداد شایگان[44]
نویسندگان وبلاگ :
بهرام اردشیریان[16]
سیمین فرزین
سیمین فرزین[10]
ویستا[4]
باربد آرین[2]

لوگوی خودم
دین جوان
لوگوی دوستان







لینک دوستان
تخت جمشید
پاسارگاد
تاریخچه ایران
اندیشه زرتشت و ایرانی
آذرپاد
ایران نامه
تاریخ ایران باستان
وطن یعنی نژاد پاک زرتشت
میترا
تارنگار خبری زرتشتیان ایران
اسفندگان
عکس های بازیگران سریال یوسف .جومونگ و...
صفحات اختصاص?
آوای آشنا

پهرست موضوعی نوشته ها
آدم . اَنگرَه مَینو . اهورامزدا . ایاسرم گاه . برابری شب و روز . بهدین . بهشت . پارسی . پیته شهم گاه . جهنم . حوا . دینیا ونگهویا . روح القدس . زرتشتی . زرتشتیان . سپَنتامَینو . گاتها . گاهان بار . گل . گهنبار . مزدا . مزدیسنا . مزدیسنی . میدیارم گاه . میدیوزرم گاه . میدیوشهم گاه . همس پت میدیم گاه .
بایگانی نوشته ها
سال 3747 زرتشتی
سال 3746 زرتشتی
سال 3745 زرتشتی
اشتراک